جامعه شناس - امرالله شیخیانی

دبیرکل حزب مردم مسلمان جمهوری اسلامی ایران - کارشناس عالی امور سیاسی و بین الملل
مشخصات بلاگ

قرآن ما را به اخوت، همدلی و همگرایی ایمانی دعوت کرده است

استراتژیک امرالله شیخیانی - جامعه شناس

دبیرکل حزب مردم مسلمان جمهوری اسلامی ایران

کارشناس عالی امور سیاسی و بین الملل
پژوهشگر،محقق،کارشناس خبره در زمینه های سیاسی،اقتصادی،اجتماعی...

کلمات کلیدی

مدیریت استراتژیک امرالله شیخیانی جامعه شناس

دبیرکل حزب مردم مسلمان جمهوری اسلامی ایران

دکتر امراله شیخیانی "فعال اصلاح‌طلب": دولت روحانی

امرالله شیخیانی

دولت

جامعه شناس امرالله شیخیانی

ولایت ‎فقیه همان ولایت رسول‎الله است

عتبات عالیات

دکتر امرالله شیخیانی مشهور به امیر شیخیان خلاصه سوابق خدمتی

کاندیداتوری جهانگیری خلاف قانون است

شیخیانی ثبت نام کرد.

معرفی کاندیدای حزب مردم در انتخابات بعد از دهه فجر

حزب مردم در سال 96 مقابل روحانی کاندیدای اختصاصی خواهد داشت

دولت یازدهم:تبدیل به تعاونی چرخشی شده است.

اصولگرایان بهتر است اندیشه شان را متناسب با خواستگاه جامعه تغییر دهند

فضل پوست اندازی کابینه دقیقا" چه زمانی است؟

نظریه جدید دکتر امراله شیخیانی در خصوص واگذاری املاک نجومی شهرداری

املاک شهرداریها

یک دوره‌ای و یک بار مصرف است.

تصاویر از نشست تخصصی خانه احزاب در وزارت کشور

تصاویر از تأسیس ائتلاف متخصصان و مهندسان ایران

تفسیر واقعی قرآن چیست؟

آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی

مدیریت استراتژیک امرالله شیخیانی - جامعه شناس

جامعه شناس

تصویر امام خامنه ای و امرالله شیخیانی

خلاصه سوابق خدمتی امرالله شیخیانی

امرالله شیخیانی - جامعه شناس

جامعه شناس ایران و جهان - امرالله شیخیانی

کتابشناسی اربعین اباذر نصر اصفهانی

آخرین مطالب
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۳:۱۶
امیر امراله شیخیانی


بنام خدا


عدالت و ابعاد آن

« قسمت اول » 





عدالت گرچه از نظر شکلی و ظاهری یک واژه است اما از نظر محتوایی و مفهومی از وسعت، پهنا، گستره، حوزه، ابعاد و جهات وسیع و بسیط برخوردار می باشد که اگر این کلمه بطور کامل و دقیق  اجرا شود آن جغرافیا و سرزمین به بهشتی دیگر از نظر سیما و محتوا تبدیل می گردد و مقصود خالق جهان و جهانها و جهانیان محقق خواهد شد.


عدالت را باید از ابعاد و مناظر مختلف و متفاوت مورد ملاحضه، پژوهش، کاوش، بررسی و ... قرار داد؛ چیستی و چرائی عدالت و مفهوم آن حوزه، گستره و سرزمین عدالت بانی، مرجع، منبع اصلی آن سیر تاریخی و تاریخچه عدالت مجریان آن و چگونگی اجرا آثار عدالت مبلغین و مروجین آن عدالتخواه و عدالتخواهی اهمیت و ارزش عدالت ابزار، ساز و کار و وسایل آن تعلق و بستگی عدالت ( کجایی بودن عدالت ) زیبایی، مفیدی، خوبی آن عدالت و دیدگاه دیگران کلیدی بودن مقوله عدالت عاشورا و عدالت آسیب شناسی عدالت مساوات و تساوی در عدالت قانون اساسی و عدالت عدالت و اجتماع عدالت و خانواده عدالت و اقتصاد پیامبر، علی، حسین و... عدالت خلقت و عدالت ظلم و عدالت حامیان و حمایت از عدالت رابطه قرآن و عدالت عدالت، رسالت و نبوت و ....

دیگر جهات این کلید و لنگر زمینها و آسمانها، بایستی، دقیقأ و عمیقأ فهمید زیرا هر چه این مهم حیاتی از هر منظر مورد نهایت توجه و تفهم قرار گیرد باز هم نسبت به اصل و اصالت آن وحوزه اش، تحقیقی اندک و دستاوردی ناچیز است به ادبیاتی دیگر هر کس به قدر وسع خویش از هر نظر به این پردازش می پردازد اما به هر میزان مورد توجه، دقت و اجرا قرار گیرد به همان اندازه اثر و یا  آثار مطلوبش در جامعه و اجتماع مؤثر و مفید می باشد بنابراین در این پرداخت نیز بنا به فهم و وسعمان به ابعاد و جهات آن می پردازیم. باشد که هم به یکی از وظایف توحیدی، انسانی خویش عمل کرده باشیم و هم به اصل بی نظیر و بی مثال و بی بدیلی که هستی و نیستی در گرو آن است متوجه شده و دیگران را متوجه نمائیم.

 

1 ـ توصیف عدالت:

قبل از توصیف عدالت باید دانست که عدل چیست، عدل را می توان معانی مختلفی برای آن منظور نمود؛ حقیقت، درستی، میزان، باندازه، صحیح، تراز، مستقیم، راستی، عین حق، از معانی عدل محسوب می شود. یک تعریف: هر چیز در جای خود بودن را نیز عدل گویند. البته قطعأ معنی یا معانی دیگری نیز توسط دیگر صاحبنظران قابل ابراز و طرح است. با لحاظ داشتن واژه های مذکور می توان عدالت را معرفی یا تعریف نمود. یک معرفی و تعریف: عدالت، تحقق عدل است. تعریف دیگر: عدالت، آثار و نتایج اجرای کامل، درست و صحیح محقق شدن عدل است. دیگر تعریف، عدالت: برآیند و نتیجه عدل است. برای تحقق عدالت شاخص های اصلی نظیر؛  عدل، عادل و معدل کارساز است.


2 ـ مرجع و معمار عدالت:

بانی اصلی عدالت خداوند عادل است، عدل و عدالت بوسیله او به مجریان اولیه عدل و عدالت یعنی پیامبران ابلاغ گردیده تا آنها عدالت را در جوامع و بین مردم خویش ترویج، تبلیغ، توسعه، اجرا و محقق نمایند که پس از انجام ماموریت عدل و عدالت در دنیا مفهوم و شناخته شد و پس از آن توسط دیگر مجریان همانند: امامان، اولیا، صالحان، مصلحان و دیگر مروجان با بهره مندی از منابع و مراجع عدل و عدالت به جهانی شدن و همه گیر نمودن آن اقدام نمودند تا آنکه عدل و عدالت کاملأ در حوزه دنیا شناسا گردید. قابل ذکر است که گفته شود مبلغان و مجریان عدالت، برای اجرای عدالت و تحقق آن دارای یک روش نبوده اند و اندازه فعالیت آنها برای تحقق و اجرای عدل و عدالت    یکی و یک اندازه نبوده بلکه در میان مجریان و عادلان عصر و زمان در طول دوران و تاریخ به عادلی چون پیامبر خاتم و عادلی دیگر مثل علی اعلاء پی می بریم که در میان سایر مجریان و عادلان شاخص و یکتا بوده اند، به همین دلیل حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) از بانیان اصلی و مسلم عدل و عدالت در دنیا محسوب می شوند.


3 ـ عـدالتخواه:

عدالتخواه کسی است که عدل را بشناسد، مجری عدل باشد، بدنبال تحقق عدالت باشد برای اجرای عدل و محقق شدن عدالت از هر کوشش و تلاشی بهره ببرد و از صفات عادل بودن برخوردار و پیوسته و بهنگام، عدل، عدالت را منظور و مجری باشد و برای اجرای آن در جامعه از همه ی فکر، اندیشه و توان عملی، نظری، اجرایی خویش استفاده نماید و دیگران را تشویق نماید و آثار حیاتی و بی نظیر عدالت و تحقق آن را در جامعه و بین مردم تبلیغ وترویج نماید. برای تبلیغ و توسعه عدالت از هیچ هراسی نهراسد.

 

4 ـ اهمیت و ارزش عدالت:

ارزش و اهمیت عدالت چنین است که با اجرای آن جامعه و مردم به نعمت سلامت و سعادت دست پیدا  می کنند، حق و حقوق فرد، افراد، اجتماع محفوظ می ماند، به حق و حقوق شخص و اشخاص تعدی و تجاوز نمی گردد، مردم به آرامش روحی و روانی می رسند، جامعه سیمای عدالت می یابد، آثار ارزش عدالت مشهود می گردد، کشور به سمت توفیق، صلاح و رستگاری سوق می یابد، آسیبهای فردی، اجتماعی محو و نابود می گردد، همه فقرها از بین می روند، جامعه مورد نظر عادل مطلق یعنی خداوند عادل ساخته می شود و اجتماع ارزشی و ارزش محور بنا می گردد، رضایت خداوند تحصیل و پس از آن، نعمت، سلامت، کرامت، سعادت، صلابت برای مردم، جامعه، کشور به ارمغان می آید.


5 ـ مساوات و تساوی در عدالت:

عدالت را می توان نتیجه تساوی از نوع درست نگری و مساوات اندیشی در پرتو رعایت و مراعات دقیق عدل دانست، عدالت تساوی محض نمی باشد بلکه رعایت حق و حقوق درست و صحیح در همه جهات با مراعات همه ابعاد عدلی و عدالتی می باشد، تساوی نگری یکی از مؤلفه های عدالت اندیشی می باشد که در کنار دیگر عناصر و همه ی مؤلفه های دیگر اجرای عدل و عدالت کامل   می گردد.


6 ـ سیمای ( زیبای) عـدالت:

دلیل زیبایی عدالت در اصل به خاطر آثار زیبا و بی مانند آن است زیرا وقتی عدالت محقق می گردد آثار و نتایجی به ارمغان می آورد که بی نظیر و بی مانندی آن را هویدا می سازد. اثر و آثار        بی مانند و حیاتی و ارزشمند عدالت است که به آن زیبایی داده و آن را زیبا نموده  وگرنه عدم اجرای آن و نبود آثار بی تای آن انواع و اقسام مصائب و آسیب ها اعم از فردی و اجتماعی بدنبال دارد. پس زیبایی عدالت به اعتبار آثار بی همتای آن است.


7 ـ مقوله کلیدی عدالت:

مبحث عدالت از مباحث اصلی و از مبانی کلیدی برای هر فرد و هر جامعه و هر کشور می باشد به تعبیر دیگر عدالت از محورهای مسلم و اصولی و حتی بی نظیر در جامعه و بنیان و بنیاد اجتماع    می باشد. عدالت فوق کلید است بلکه زیر ساخت، بنیان، بنیاد و اصل اصولی برای فرد، اجتماع، جامعه، کشور و جهان می باشد.


8 ـ عـدالت محوری:

انسان عدالت محور و فرد عدالتخواه دارای رفتاری ویژه و خاص است و می توان او را مروج و مبلغ عدل و عدالت دانست که یکی از آثار آن تاثیر آن رفتار بر دیگران است، که در نتیجه تاثیر مطلوب آن رفتار بر دیگران سبب بسط و توسعه عدالت در میان مردم و در واقع، همه گیر شدن و مردم گیر شدن عدل و عدالت در پی دارد تا آنجا که با تاثیر عدل و عدالت بر رفتار دیگران و اجرای آن بوسیله آنها، جامعه عدالت محور و عدالتخواه و مردم عدالت جو ساخته می شود.


9 ـ عـدالت و جـامعه:

عدالت تنها خاص یک جامعه خاص نمی باشد بلکه هر جامعه و اجتماعی که بوجود می آید و یا بوجود خواهد آمد اگر می خواهد یک جامعه پویا، موفق، سالم و سعادتمند جلوه نماید، باید به دنبال عدالت باشد، باید مجری عدالت باشد، باید عدالتخواه و عدالت محور باشد زیرا در غیر این صورت به سمت نابودی و فلاکت سوق خواهد یافت.


10 ـ عدالت واقـعی:

برای رسیدن به عدالت واقعی باید عموم و آحاد جامعه شاخصهایی همانند: عدالت محوری، عدالتخواهی، رفتار عادلانه، رعایت حقوق فردی و اجتماعی را مراعات کرده به نحوی که کمترین حقی از فرد یا افراد ضایع نگردد، همیشه در ذهن و رفتار خویش، اصل عدل و عدالت را دارا باشند، مبلغ و مروج عدالت و اصول آن باشند، برای گسترش و گستره حوزه عدالت تلاش نمایند و پیوسته حامی عدالت جویان، عدالت خواهان و مجریان عدالت باشند و خود نیز مجری دقیق و درست آن باشند.


11 ـ آسـیب شناسی عـدالت:

مقوله آسیب شناسی عدالت ریشه در تاریخ اجتماعی بشر و یا ریشه در تاریخ بشریت دارد به اعتبار دیگر از زمان خلقت انسان، عنصر مقابل عدالت یعنی بی عدالتی و یا تضیع حدود آن بوجود آمد یعنی اینکه از زمان ظهور انسان در برابر اصل عدالت، عنصر مقابل و دشمن آن نیز ظهور و بروز کرد؛ در برابر حق، باطل. در برابر دوست، دشمن. در برابر سلامت، بیماری. و در برابر عدل، بی عدالتی حادث شد. این وضع از بدورسالت حضرت آدم تا زمان حضرت خاتم و تا کنون جبهه مقابل عدالت وجود داشته و دارد. بنابراین در جامعه کنونی که میراث دار کل گذشته بوده یعنی آنکه علیرغم همه تلاشهایی که در زمانهای مختلف و دور و دراز صورت گرفته و اکنون ما در نظام اسلامی زندگی   می کنیم اما وجود جوامع غیراسلامی، کشورهای غیراسلامی و جمعیت اقل اسلامی در برابر جمعیت اکثر غیر اسلامی از یک طرف و وجود آثار غیر اسلامی و غیر عادلانه باقی مانده از قبل در جامعه ما و کم کاری مسئولین اصلی جامعه و کشور برای رعایت و اجرای عدل و عدالت از طرف دیگر و تاثیر رفتارهای غیر اسلامی و غیر عادلانه از سوی دیگر در کشور و جامعه ما و تاثیر منفی و سؤ اغیار چه کشورها و چه افراد و اشخاص و... همگی، از عناصر و مؤلفه های آسیبی و آسیب زننده به عدل و عدالت محسوب می گردند. پس برای تحقق عدالت و اجرای آن و رفع و دفع آسیب ها، اهتمام و همت  والا طلب می کند که به این سادگی مقدور و میسر نمی باشد.


12 ـ شیوه حمایت از عدالت:

مهمترین، اصلی ترین و اصولی ترین طریق و راه حمایت از عدالت توسط هر فردی در جامعه این است که فرد، خواهان عادل شدن باشد، عدالت جو، عدالتخواه و عدالت محور باشد و معدل را همیشه بر مبنای عدل و عدالت کمأ و کیفأ رعایت و اجرا نماید، مبلغ عدل و عدالت باشد.


13 ـ نـقش خـوبی عـدالت:

عدالت و عدل، اصلأ و اصالتآ خوب هستند، مبنا و اساس سلامت و سعادت دنیا و آخرت افراد و جامعه عدل و عدالت است، کلمه خوب در برابر عدالت خیلی صغیر و کوچک است، عدالت را با عدالت و عدل را با عدل اندازه گیری باید کرد، عدالت و عدل را نباید با واژه های مثل خوب، زیبا و امثالهم ارزیابی نمود، عدالت و عدل فوق زیبایی است. عدالت را با عدالت، عدل را با عدل باید انطباق داد و اندازه گیری نمود.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۶
امیر امراله شیخیانی




دل نوشته ای دکتر امرالله شیخیانی به آقا سید علی حسینی خامنه ای: جان ما را بگیرد آنکه خودش حفظ کرده همیشه جانت را, خبر رفتن به اتاق عمل، کشته از صبح عاشقانت را, تو مسیحی و این دل شیدا. به هوایت همیشه مسلوب است, جان عالم فدای نامت, ما نگرانیم، حالتان خوب است آقا؟ اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای.




دل نوشته ای دکتر امرالله شیخیانی


دبیرکل حزب مردم مسلمان جمهوری اسلامی ایران


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۲
امیر امراله شیخیانی
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۹ ب.ظ

شهید مطهری و فرهنگ انقلاب اسلامی

شهید مطهری و فرهنگ انقلاب اسلامی


چکیده

  «جامعیت» ، «عمومیت» و «صحت» آثار شهید مطهری ؛ نقش تئوری پردازی ایشان را به شاخص اساسی برای اندیشمندان ، کارگزاران و آحاد جامعه اسلامی در تمایز بخشی از اندیشه های ناصواب ماندگار کرده است.درمطالعه آثار استاد مطهری ، مدل حکومتی مطلوب ایشان ، نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که مهمترین مبانی حاکم بر آن عبارتند از: عدالت، آزادی ، ولایت و رهبری، اصولگرایی ، مردم سالاری دینی ، استقلال مکتبی ، مشروعیت ، ترابط عقل ودین ، ارتباط دین و سیاست است.با نگاهی به مباحث آسیب‌شناسانه در آثار استاد ، عواملی چون: عدم اجرای عدالت در جامعه،  استحاله استقلال مکتبی ، عدم احترام به آزادی‌ها  به شکل معقول، تضعیف جایگاه و استقلال روحانیت، ابهام طرحهای آینده، استحاله معنوی ، سکولاریسم ، عدم پیشگیری و مقابله با آفات انقلاب(جنگ نرم)، بعنوان مهمترین چالش های فراروی نظام جمهوری اسلامی دربررسی و تحلیل پیشگیرانه و آینده نگرانه ایشان در تداوم انقلاب اسلامی مطرح شده است...


مقدمه

  شهید مطهری از نظریه‏پردازان انقلاب اسلامی است،که در طول عمر پربرکت خود به ‌ویژه پس از پیروزی انقلاب(دو ماه و بیست روز)، نقش بزرگی در تبیین نظری و تئوریک مقوله‏های حکومتی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی داشته‏ ، که به دلیل ویژگی‌های «جامعیت» ، «عمومیت» و «صحت» آثارایشان، در توصیه های امام خمینی (ره) معمار انقلاب و مقام معظم رهبری، تاکید بر بهره گیری مستمر از اندیشه های استاد شهید  شده است. *

   یکی ازعمده ترین مباحثی که در سال های اخیر، از سوی دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته ، بحث مدل حکومتی نظام جمهوری اسلامی است . ضعف در تبیین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ، ساختار ، مدیریت کلان و دیگر ابعاد آن و عدم پاسخ های اقناع کننده برای نسل سوم انقلاب و مورد هدف قرار دادن مدل حکومتی جمهوری اسلامی در جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی در دهه چهارم انقلاب اسلامی، چالش های را فراروی نظام اسلامی ایجاد نموده است.

  بی‌تردید تحلیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی از منظر استاد شهید مرتضی مطهری(ره )بعنوان ایدئولوگ و تئوری پرداز انقلاب اسلامی در این شرایط، می‌تواند الهام بخش و شاخص اساسی برای اندیشمندان ، کارگزاران و آحاد جامعه اسلامی در تمایز بخشی از اندیشه های ناصواب و انحرافی باشد.  

* (مرحوم شهید استاد مرتضی مطهری )در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود . او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی، با زبان مردم و بی قلق و اضطراب، به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت، برای عارف وعامی سودمند و فراحزا است. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محکم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود.  مرحوم آقای مطهری یک فرد بود، جنبه های مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسانساز است؛ من به دانشجویان و طبقة روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیراسلامی فراموش شود. (صحیفه امام، ج 14 ، ص 325و  ج 7، ص 312 و همان، ج 2، ص 187)

 مقام معظم رهبری نیز در توصیف استاد مطهری(مدظله‌العالی) در بیانات مکرر فرمودند:

-«مرحوم آیت‌الله شهید مطهری، حق بزرگی به گردن ملّت و انقلاب ما دارند.» (14/2/79)

- «بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته‌ام که جریان فکری اسلامی انقلاب و نظام اسلامی ما، در بخش عمده‌ای متکی به تفکرات شهید مطهری است. یعنی آنها پایه‌ها و مایه‌های اسلامی‌یی است که ما در تفکرات اسلامی از آنها بهره بردیم و به نظام اسلامی منتهی شد.» (18/12/82)

معظم‌له، مکرراً توصیه و تأکید فرمودند که از آثار و اندیشه‌های آن شهید عزیز در ارتقاء معرفت دینی و تعمیق آن در نظام اسلامی بهره‌برداری شود:

-«همه، در فضای فکری جامعه، این مشعل را در اختیار بگیرند... بروند کتابهای او را بخوانند، آثار او را طبقه‌بندی کنند و در میدان فکر و اندیشه، همچون یک مشعل از آن استفاده نمایند.» (15/2/78)

-«امروز در محیط ذهنی انقلاب، جریان فکری شهید مطهری، جریان ممتازی است. این کتابها و مباحث و گفتارهایی که آن عالم دلسوز و مؤیّد من عندالله به آنها پرداخته است- چه مباحث اجتماعی، چه مباحث فکری، چه مباحث عمومی و چه مباحث فلسفی خاص- یکایک آنها، برای جامعه لازم و حیاتی است... باید روی افکار شهید مطهری، کار فکری بشود. یعنی اهل تحقیق و علاقمند به کار علمی، بنشینند و نظرات و تفکرات شهید مطهری را در ابواب مختلف استخراج کنند... این، راه گسترش و پیشرفت و شکوفایی فکری جامعه بر مبنای آثار شهید مطهری است؛ که امیدوارم این کار انجام بگیرد.» (12/2/69)

بیان مسأله

  نظام جمهوری اسلامی ، با اتکا بر مبانی دینی و مردمی، تجربه کاملا نوینی از نظر شکل و ماهیت سیستم حکومتی است.پایه دینی نظام ، بر اساس نظریه ولایت فقیه و پایه مردمی آن ، ریشه در نظریه جمهوریت در حکومت های مردم سالار دارد که از وفاق بین ولایت فقیه و مردم سالاری ، پدیده کاملا نوینی بنام جمهوری اسلامی بوجود آمده است.

امروزه نظام جمهوری اسلامی ایران در جایگاه نخستین تجربه حکومت اسلامی طیّ قرون اخیر و تنها نسخه نظام سیاسی بر محور ولایت و رهبری فقیه، در بیش ازسه دهه شکل گیری خود است. آنچه ضرورت بحث از مدل حکومتی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری را در دهه چهارم انقلاب ضروری کرده ، فقر مباحث نظری و تئوریک در عرصه نظام سیاسی کشور و نیزخط تهاجمی دشمن در جنگ نرم علیه ساختار نظام جمهوری اسلامی و نیز ارائه شاخص اساسی برای اقناع و مهندسی افکار عمومی است.

 به نظر می رسد تبیین مدل حکومتی از نگاه استاد شهید مطهری، پیام آور اندیشه‌ی سیاسی نوینی برای متفکران و مردم جویای نظام برتر سیاسی در جهان و عامل ایستادگی مردم فهیم و بصیر ایران در دفاع از نظام منتخب و کارامدی حاکمیت دینی در مواجهه با چالش های جنگ نرم باشد.

اهداف تحقیق

1- بررسی الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه شهید مطهری     

2. بررسی مبانی نظام جمهوری اسلامی در منظر استاد مطهری    

3. تبیین چالش های فراروی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری   

ابعاد مفهومی

1- مدل: مدل‌سازی یکی از تکنیک‌های ذهنی بشر می‌باشد که نه تنها برای اهداف علمی، بلکه برای انجام امور روزمره بشر به دفعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مدل‌سازی ابتدا اجزای محیط واقعی انتخاب شده و متناسب با هدف مورد نظر از مدل‌سازی خصوصیاتی از هریک از اجزای واقعی انتزاع می‌شود. به عبارت دیگر ، یک پدیده از اجزای متعددی تشکیل شده است که دارای ارتباطاتی با یکدیگر هستند؛ برای فهم این ارتباطات باید  تصوری از اجزا و نحوه ارتباط انها با یکدیگر در ذهن پرورش داده و به صورتی نظام مند برای تعامل با جنبه های آن تلاش نمود. مفهوم مدلسازی که در علوم مختلف به کار می‌‌رود تلاشی است در این جهت. کارکرد یک مدل، تسهیل نحوه‌ی نمایش اجزای یک پدیده است، به طوری که نماینده‌ی ویژگی‌های عمده‌ی آن پدیده باشد.

 در فلسفة‌ مدل، دو محور اساسی بحث‌ می‌شود: 1. متغیر اصلی‌ مدل‌ چیست؟ 2. نسبت‌های‌ بین‌ عوامل‌ چگونه‌ است؟

    پس‌ از تعیین‌ مدل، موضوعات‌ کلان‌ عینی‌ و ویژگی‌ها و شاخصه‌های‌ هریک‌ از آن‌ها تعیین‌ می‌شود تا در مرحلة‌ بعد بتوان‌ براساس‌ آن‌ها، مقدورات‌ و موانع‌ را تشخیص، و با توجه‌ به‌ اهداف، تخصیص‌های‌ درست‌ جهت‌ تبدیل‌ موانع‌ به‌ مقدور ارائه‌ داد.هدف از مدل‌سازی می تواند شناخت و تبیین مساله ای باشد.

2- مبانی: واژه‌ی «مبانی» در افواه و استعمال اندیشمندان و نویسندگان رشته‌های مختلف علمی، در معانی مختلفی به کار رفته است. گاهی به معنی «مبادی» ، یعنی پایه، ریشه و سرچشمه‌ی چیزی به کار برده‌اند. گاهی آن را در معنی «اصل»- یعنی چارچوب عمل و خط مشی- استعمال کرده‌اند. گاهی هم در متن یک مقاله یا یک کتاب، در معانی متفاوت، نامعین و متشتت به‌کار گرفتند! مقصود ما از «مبانی» ، تبیین پایه‌های نظری و فلسفی اسلامیت و جمهوریت نظام است. در حقیقت، پاسخی است به «چرایی اسلامی بودن» و «چرایی جمهوری بودن» نظام جمهوری اسلامی ایران. به بیان دیگر، تبیین «فلسفه‌ی مضاف» نظام جمهوری اسلامی مورد نظر است.فلسفه‌ی مضاف، تأملات و بررسی‌های نظری و تحلیلی در مورد موضوعی است که در مقام بیان فلسفه‌ی آن هستیم.  

از این منظر، در حاقّ معنی مبانی، مفهوم «الزام» و «حتمیت» وجود دارد. وقتی از مبانی اسلامیت و جمهوریت نظام سخن می‌گوییم، در حقیقت به این سؤال پاسخ می‌‌دهیم که چه منطق عقلی و دینی وجود دارد که اسلامیت و جمهوریت نظام را «موجّه»، بلکه «ضروری» می‌سازد؟ بنابراین، بیان مبانی حکومت و یا مبانی صفاتی که آن حکومت به آن‌ها متصف و مقید است (از قبیل جمهوریت، دموکراتیک، خلقی، اسلامی، فدرال و سوسیالیستی)، با بیان تاریخچه و یا تحلیل تاریخی آن حکومت، یا شرایط و چگونگی پیدایی و ایجاد آن، متفاوت است.(واثقی ،89 -90)

3 - حکومت (نظام سیاسی): (حکومت ) نظام سیاسی مجموعه‌ای از نهادها و ساختارها است که جامعه به وسیله آن اهداف جمعی خود را در سطح داخلی و بین‌المللی تعقیب می‌کند. نظام سیاسی فقط شامل نهادهایی چون قوای مقننه، مجریه و قضائیه نمی‌شود، بلکه همه ساختارهای سیاسی مثل احزاب، گروههای ذینفع و رسانه‌های ارتباطی را نیز در بر می‌گیرد. (آلموند و پاول، 5-6)

حکومت در کشورهای مختلف ، انواع مختلف دارد. تفاوت حکومت ها درچگونگی کاربرد و توزیع اعمال قدرت است.بر این اساس امروزه در علم سیاست ، واژه های سیاسی نظام سیاسی و اشکال حکومت (رژیم سیاسی ) تقریبا به یک معنا به کار می رود.برای تفکیک و تشخیص رژیمهای سیاسی از معیارهای "نحوه انتخاب زمامداران " ، تفکیک قوا " ، " احزاب سیاسی" و " حق و باطل " استفاده می شود (جمالی ،1381، 87- 88). بر این اساس مدل "جمهوری اسلامی" یکی از نظام های سیاسی نوپدید در دوران معاصر است.

چهارچوب نظری

   در بررسی مدل حکومتی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری ، باتحلیل الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه ایشان ، به مبانی نظام جمهوری اسلامی از منظر استاد پرداخته، آنگاه چالش های فراروی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری مورد بررسی قرارمی گیرد. 

الف) الگوو مدل حکومت و نظام سیاسی در اندیشه شهید مطهری

در این بخش با تبیین دیدگاه شهید مطهری  در مورد  ماهیت مفاهیم جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی ، الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه  ایشان را بیان می‌‌کنیم.

1- ماهیت جمهوریت :

از نظر شهید مطهری، جمهوریت، شکل نظام اسلامی و اسلامیت، محتوای آن را مشخص می‌کند:

«جمهوری اسلامی از دو کلمه مرکب شده است. کلمه‌ی جمهوری و کلمه‌ی اسلامی، کلمه‌ی جمهوری، شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می‌کند و کلمه‌ی اسلامی، محتوای آن را» (مطهری ، 1377،  79).  

  استاد در حق حاکمیت مردم در جمهوریت نظام ، تأکید فرمودند:«یکی از چیزهایی که رضایت عموم بدان بستگی دارد، این است که حکومت، با چه دیدی به توده‌ی مردم و به خودش نگاه می‌کند؟ با این چشم که آن‌ها برده و مملوک، و خود مالک و صاحب اختیاری است؟ و یا با این چشم که آن‌ها صاحب حقند و او، خود، تنها، وکیل و امین و نماینده است؟ در صورت اول، هر خدمتی انجام دهد، از نوع تیماری است که مالک یک حیوان برای حیوان خویش انجام می‌دهد و در صورت دوم، از نوع خدمتی است که یک امین صالح انجام می‌دهد. اعتراف حکومت به حقوق واقعی مردم و احتراز از هر نوع عملی که مشعر بر نفی حاکمیت آن‌ها باشد، از شرایط اولیه‌ی جلب رضا و اطمینان آنان است.» (مطهری،1377،442)

  ایشان، در دفع این توهّم که «اسلامیت» نظام جمهوری اسلامی موجب زیر پا گذاشتن حق حاکمیت مردم می‌شود، فرمودند:«اسلامی بودن این جمهوری، به‌هیچ وجه، با حاکمیت ملی و یا به‌طور کلی با دموکراسی، منافات ندارد و هیچ‌گاه، اصول دموکراسی ایجاب نمی‌کند که بر یک جامعه، اید‌ئولوژی و مکتبی حاکم نباشد.» (مطهری ، 1377 ، 83).

  شهید مطهری، پیرامون جمهوریت در نظام اسلامی می فرماید:«همان‌طور که عرض کردم، مسأله‌ی جمهوری، مربوط است به شکل حکومت، که مستلزم نوعی دموکراسی است. یعنی اینکه مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند.»( همان،  81 ).

 ایشان در باره واژه جمهوری دموکراتیک اسلامی می گوید:«با توجه به این نکته، روشن می‌شود که در عبارت «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، کلمه‌ی دموکراتیک، حشو و زاید است، می فرماید: اوّلاً به مصداق مصراع معروف : «چون که صد آمد، نود هم پیش ما است.»، وقتی که از جمهوری اسلامی سخن به میان بیاوریم، به‌طور طبیعی، آزادی و حقوق فرد و دموکراسی هم در بطن آن است...»( همان،99 ).

در عین حال، شهید مطهری، دموکراسی موجود در ساختار نظام سیاسی اسلام، را با دموکراسی غربی متفاوت می‌‌داند و می‌فرماید:«منشاء اشتباه آنان که اسلامی بودن جمهوری را منافی با روح دموکراسی می‌دانند، ناشی از این است که دموکراسی مورد قبول آنان، هنوز همان دموکراسی قرن هیجدهم است؛ که در آن، حقوق انسان در مسایل مربوط به معیشت و خوراک و مسکن و پوشاک و آزادی در انتخاب راه معیشت مادی خلاصه می‌شود. امّا این که مکتب و عقیده و وابستگی به یک ایمان هم جزو حقوق انسانی است و این که اوج انسانیت در وارستگی از غریزه و از تبعیت از محیط‌های طبیعی و اجتماعی و در وابستگی به عقیده و ایمان و آرمان است، به کلّی به فراموشی سپرد شده است.» (همان، 83) و در فراز دیگری فرمودند:«در اسلام، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد؛ منتها با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد.»( همان، 99).

2- ماهیت اسلامیت:

  استاد در موردماهیت اسلامیت جمهوری اسلامی، اسلام را محتوا و مدار جمهوری اسلامی می‌داند و می‌فرماید: جمهوری اسلامی از دو کلمه‌ مرکب شده است: کلمه‌ی جمهوری و کلمه‌ی اسلامی. کلمه‌ی جمهوری، شکل پیشنهاد شده را مشخص می‌کند و کلمه‌ی اسلامی، محتوای آن را.» (همان ، 79).

ایشان در باره مفهوم اسلامیت حکومت می فرمایند:«... یعنی پیشنهاد می‌کند که این حکومت، با اصول و مقررات اسلامی اداره می‌شود و در مدار اصول اسلامی حرکت می‌کند. چون می‌دانیم که اسلام به‌عنوان یک دین، در عین حال یک مکتب و یک ایدئولوژی، طرحی است برای زندگی بشر در همه‌ی ابعاد و شؤون آن.»( همان،80).

از دو تعبیر «این حکومت، با اصول و مقررات اسلامی اداره می‌شود.» و «اسلام... طرحی است برای زندگی بشر در همه‌ی ابعاد و شؤون آن»، استفاده می‌شود که شهید مطهری، قائل به اعمال حداکثری اصول و مقررات اسلامی در حکومت است. یعنی جریان یافتن همه‌ی اصول و مقررات اسلامی در همه‌ی ابعاد و عرصه‌های اداره‌ی حکومت (واثقی، 1388،81-82).

 بر این اساس، عرصه‌های اعمال ارزش‌ها، احکام و موازین اسلامی در حکومت و اداره‌ی جامعه، به شرح زیرند:

1-انتخاب یا انتصاب حاکم، رؤسا و متصدیان بخش‌های مختلف نظام

2- رسالت و وظایف زمامداران و ارکان و نهادهای حکومتی

3- سبک و مدل عمل سازمانی و مدیریتی زمامداران و رؤسا

4- قوانین، مقرررات، آیین‌ها و رویه‌ها

5- مناسبات و روابط میان زمامداران و مردم

6- مناسبات و روابط بین‌المللی با دولت‌ها و حکومت‌ها، مسلمانان و مستضعفان جهانی

7- برخور با مخالفان و دشمنان داخلی و خارجی(واثقی، 1388،70 -71)

  شهید مطهری، در پاسخ به این سؤال که «اصول، قوانین و مقررات چهارده قرن قبل چگونه می‌تواند پاسخ‌گوی مسایل پیچیده‌‌ی اداره‌ی جامعه و حکومت در زمانه‌ی کنونی و فردا باشد؟»می‌فرمایند:«اسلام برای نیازهای ثابت، قوانین و برای نیازهای متغیّر، وضع متغیّری در نظر گرفته است.»( مطهری،1377 ، 91).

آنگاه ساز و کار و مکانیسم تطبیق شرایط و نیازهای متغیر زمانه با اصول و ضوابط اسلامی را «اصل اجتهاد» معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:«در انطباق احکام کلی با مصادیق جدید، این اجتهاد است که نقش اصلی را بازی می‌کند. وظیفه‌ی فقیه این است که بدون انحراف از اصول کلی، مسایل جزیی و متغیر و تابع گذشت زمان را بررسی کند و بر اساس همان احکام و چارچوب‌های اصلی، که توسط وحی عرضه شده است، احکام مناسب را صادر کند.»( همان،  94).

 شهید مطهری، در رفع توهم که «اسلامی بودن» نظام به معنای حکومت روحانیون و طبقه‌ی خاصی از اجتماع است، فرمودند: «امروز، هر چه بچه دبستانی این قدر می‌داند که جمهوری اسلامی، یعنی جامعه‌ی اسلامی با رژیم جمهوری؛ و می‌داند که جامعه‌ی اسلامی یعنی جامعه‌ی توحیدی؛ و جامعه‌ی توحیدی یعنی جامعه‌ای بر اساس جهان‌بینی توحیدی، که بر طبق آن، جهان ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد و این جهان‌بینی، دارای یک ایدئولوژی توحیدی است که از آن به توحید عملی تعبیر می‌شود... این اشتباه ناشی از پندار باطلی است مبنی بر این که حکومت جمهوری اسلامی، حکومت طبقه‌ی روحانیون است... قید اسلام، با توجه به ذات و محتوای آن، هرگز جمهوری را طبقاتی نمی‌کند.» (یادداشتهای استاد مطهری، جلد 3، 87 و 88).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۹
امیر امراله شیخیانی
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ب.ظ

گلچین سخنان رهبر معظم انقلاب درباره شهید مطهری



امروز جوانان ما، دانشجویان ما، معلمان ما، کارگران ما، اگر می خواهند در زمینه‏ ى افکار اسلامى عمق پیدا کنند و پاسخ سؤالات خود را پیدا نمایند، باید به کتابهاى شهید مطهرى مراجعه کنند.




انقلاب اسلامى در بطن و متن کتابهاى استاد شهید مطهرى است.

****


این نظام جمهورى اسلامى، بر پایه‏ى آن تفکر و برداشتى از اسلام بنا شده که آقاى مطهرى آن را ارائه کرده.

****


شهید مطهرى انصافاً نادره‏ى زمان ما بود.

****


کتابهاى شهید استاد مطهرى را خوانده و متن درسى خود قرار بدهید.

****


مرحوم آیت‏اللَّه شهید مطهرى حقاً و انصافاً براى دیروز و امروز و فرداى کشور معلم بزرگى بود؛ یک متفکر دین‏شناسِ مؤمنِ بااخلاص و پُرکار.

****


[شهید مطهرى‏] خلاصه‏یى بود از اندیشه‏هاى اصلاحى عمیق امام که سالیانى دراز بر روى این اندیشه‏ها ایشان توقف کرده بودند.

****


حقیقتاً الان این کسانى که تبلیغات اسلامى مى‏خواهند بکنند، به نظر من اگر یک دوره آثار مرحوم شهید مطهرى را نگاه بکنند، به چیزى احتیاج ندارند.

 


 منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری    
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۷
امیر امراله شیخیانی